تاریخچه شرکت تسلاموتورز، با مدیریت کارآفرین و میلیاردر موفق (ایلان ماسک)
در اواخر دهۀ 90، یک خودروی الکتریکی بینظیر بنام ev1 به سرعت مشهور و محبوب شد. اما دیری نپایید که این محبوبیت به پایان رسید. در سال 2003، علاقه مندان به خودروهای الکتریکی در کالیفرنیا گرد هم آمدند و از توقف تولید این خودرو توسط GM ابراز تاسف کردند.
خودروسازان معتقد بودند تقاضای کافی برای تولید این خودرو وجود نداشت و بنابراین تولید آن متوقف گردید. علاوه بر این، خودروهای تولید شده نیز جمع آوری شد و به یک بیابان منتقل گردید. از بین بردن خودروهای الکتریکی ev1 ، نقطۀ عطفی محسوب میشد. نه تنها به این علت که این امر گامی به عقب در زمینۀ حفظ محیط زیست بود، بلکه به این علت که در واقع سبب سرعت بخشیدن به فرآیند تولید این خودرو ها شد.
تخریب خودروهای الکتریکی ev1 موجب شد تا در سال 2003، Tesla Motors توسط مهندسان Silicon Valley ایجاد گردد. این مهندسان به نام های مارتین ابرهارد (Martin Eberhard) و مارک تارپن (Mark Tarpon) کسب و کار الکترونیکی خود را به ارزش 187 میلیون دلار فروختند و Tesla را تاسیس کردند تا خودروهای دوست دار طبیعت را تولید کنند.
ایلان ماسک (Elon Musk) نیز بعنوان سرمایه گذار به آنها پیوست و بعدها نقش های دیگری را نیز پذیرفت. برنامه های Tesla ساده ولی هوشمندانه بود:
1. تمرکز بر باتری های لیتیومی که ارزان تر و قدرتمند تر بودند و برای مدت زمان بیشتری کارآیی داشتند.
2. با خودرویی با عملکرد بالا و ورزشی کار خود را آغاز کردند تا شروعی پر قدرت تر از ev داشته باشند.
3. به اقتصاد مقیاس دست یابند تا Tesla بتواند به بخش های دیگر مانند کامیونت ها نیز دسترسی پیدا کند.
علاوه بر این، Tesla سعی کرد تا تولید و ذخیرۀ انرژی را نیز در سیستم خود قرار دهد و فناوری های ضروری دیگر مانند ماشین های خود ران را نیز تولید نماید. با این اهداف، شرکت Tesla آمادۀ ساخت خودروهای پر قدرت و با عملکرد بالای خود بود. شرکت Tesla سعی داشت تا تولید پیچیده را کنار بگذارد و تنها باتری های موجود را ارتقا دهد. ولی با گذر زمان، Tesla بخش های بیشتری را تغییر داد که موجب شد هزینه ها از کنترل خارج شود. در نهایت خودرویی که Tesla شروع به تغییر آن کرده بود بسیار متفاوت شده بود و تنها 7 درصد شباهت داشت.
Tesla در شرف ورشکستگی بود. مدیر عاملان زیادی تغییر کردند و در نهایت در اکتبر 2008، ایلان ماسک (Elon Musk) مسئولیت اصلی را برعهده گرفت. او تغییرات اساسی را برای حفظ شرکت اعمال کرد. 25 درصد از نیروی کار را تعدیل کرد، 75 درصد از خودروی اولیه را بازسازی کرد، و 40 میلیون دلار از قرض ها را پرداخت کرد، شراکت خوبی را با شرکت DIAMLER برقرار نمود و 465 میلیون دلار از دولت آمریکا کمک هزینه دریافت کرد. در نهایت 2450 عدد خودرو تولید شد که هر یک از آنها دارای باتری لیتیومی 992 ib بودند که موجب می شد خودرو رنج بینظیر 244 مایلی داشته باشد. این امر موجب شد تا این خودروها برای افراد جامعه گزینۀ مناسب تری باشد.
در سال 2010، Tesla سهام اولیۀ خود را در Nasdaq به فروش رساند و 226 میلیون دلار سود کرد. این اولین شرکت خودروسازی بود که پس از Ford در سال 1956 توانست به بازار فروش راه پیدا کند. این شرکت با تمرکز بر دو خودروی جدید مدل S و مدل X توانست به موفقیت بیشتری دست یابد. این دو مدل موفقیت بینظیری کسب کردند اما بعلت قیمت زیادِ باتری های لیتیومی، پس از مدتی استقبال کمی از آنها شد. به هر حال اگر باتری ها خیلی گران قیمت باشند نمی توانند با مدل های ارزان تر دیگر که در بازار موجود است رقابت کنند.
بنابراین برای مقابله با این مشکل در سال 2013، ایلان ماسک (Elon Musk) تصمیم گرفت برنامه های بینظیری برای Gigafactory های Tesla ارائه کند که در واقع کارخانه های غول پیکری هستند که بر اساس اقتصاد مقیاس باتری های لیتیومی تولید می کنند. این امر موجب شد در نهایت قیمت باتری ها کمتر از مدل های دیگر در بازار شود. علاوه بر این، Tesla به موفقیت های دیگری مانند فرمان های نیمه خودکار در مدل S، دست یافت. یکی دیگر از این پیشرفت ها، دیوار قدرت بود که از باتری های لیتیومی برای استفاده در منازل بهره می برد. و در نهایت مدل 3 در سال 2016 ارائه شد. تا سال 2017، Tesla تنها 7 سال بعد از فروش سهام اولیۀ خود، از ارزش Ford نیز پیش تر رفت.
برای درک بهتر برنامه های Tesla برای آینده، باید دو نکته را در نظر بگیرید:
1 هدف Tesla که تبدیل انرژی تجدید پذیر در دنیا به انرژی پایدار است.
2. و استراتژی Tesla که ارتقای خ تولید کارخانه برای افزایش سرعت تولید خودروها است.
شرکت Tesla می داند که تولید خودروهایی مانند نمونه های موجود در بازار نمی تواند به حفظ انرژی در دنیا کمکی کند. بنابراین از فناوری های شرکت خود استفاده می کند تا بهترین و کارآمدترین خودروها را تولید و به بازار ارائه نماید. خودروی مدل Semi در Tesla، در 20 ثانیه از 0 به 60 می رسد. این شرکت اعلام کرده که قصد دارد خودروی کامیون پیکآپ را ارائه کند. خودروی Eevee نیز برای تعداد زیاد مسافران و در فضای شهری طراحی شده است. مدل Y در واقع نمونۀ ارتقا یافتۀ مدل 3 است. و در نهایت یک مدل با قیمت بسیار پایین نیز وجود دارد که در آینده ارائه می شود.
برای دستیابی به این اهداف، Tesla نیاز به کارخانه های بزرگتر و مجهزتر دارد.
علاوه بر این Tesla با ارائۀ اکو سیستمی که به افراد اجازه می دهد از انرژی سبز استفاده کنند و حتی مقداری از آنرا بفروشند، قصد تغییر روند کلی مصرف انرژی را دارد. اهداف Tesla رویایی هستند و استراتژی های شرکت از نظر برخی منتقدین بی اساس به نظر می رسد. اما اگر این شرکت بتواند به اهداف خود دست یابد، می تواند به موفقیت بینظیری برسد.